به نام حق وباسلام
(نکته ها و گفته ها)
«چمن یا درخت»
در مجله ای مقاله ی کوتاهی خواندم، حیفم آمد دوستان بی نصیب بمانند، خلاصه ای از آن را تقدیم می کنم، امید است مورد توجه اصحاب بلدیه (شورا و شهرداری) هم قرار بگیرد.
چمن که نوع وحشی آن «مور» بر وزن «جور=ظلم» است و تحریف شده ی «مرغ» با فتحه ی میم است که از آن مرغزار را داریم.
در تویسرکان چمن، در همدان چمند و با تسامح علف گفته می شود.
شهرداری ها در کاشتن چمن اشتباه می کنند به دلایل زیر :
یک _چمن گیاهی پر خرج است و آب خور فراوانی دارد، احتیاج به خدمه دارد و هر متر مربعش کلی هزینه دارد.
دو _ اگر چند روز آب نخورد، پژمرده و کچل می شود و نیاز به بازسازی دارد.
سه _ اروپایی ها در جاهای مختلف چمن می کارند چون حتی در تابستان هم حداقل هفته ای دو، سه بار بارندگی مناسب دارند.
در کشور کم آب ما کاشتن چمن کاری بیهوده و اسراف گونه و ولخرجی است.
در اروپا به دلیل کمبود آفتاب، درخت نمی کارند، چون سایه می کند و آن ها در حسرت آقتابند. در اروپا چمن خود به خود می روید و نیازی به هزینه ندارد.
چهار _ در ایران نیاکان ما با اندیشه ی شکوفا و تجربه ی گرانقدر، دریافته بودند که در بیشتر ولایات ما حداقل هشت ماه آفتاب داغ و گاه سوزان داریم و آب را با زحمت باید توسط چاه یا قنات به سطح بیاورند و استفاده کنند، بنابراین برای استفاده ی بهینه از آب و فرار از گرما در شهرها و بیابان ها درخت می کاشتند، هم کم آب بود، هم سایه فکن و گاه میوه دار، از چوب و شاخ و برگ آن هم استفاده می کردند.
در اروپا قدم زدن بر روی چمن یا کنار چمن و استفاده از نور خورشید لذت بخش است، اما در ایران، زیر نور خورشید به سایه درختی نیاز داری تا دمی بیاسایی و نفسی بکشی.
در شعر و ادب ما آن چه آمده، درختستان، گلستان و بوستان است، از چمن حرفی نیست مگر چمن های طبیعی، با عنوان خضراء دمن، چمند، چمن، علفزار، دشت و دمن و...
اهمیت دادن ایرانیان به کاشت درختانی مانند توت، چنار، بید و... و تقدس آن ها به این دلیل است
شادکام باشید
2
30 فروردین , 1404
30 فروردین , 1404
30 فروردین , 1404
30 فروردین , 1404
30 فروردین , 1404
30 فروردین , 1404
30 فروردین , 1404
30 فروردین , 1404
شاعر
صاحب فرهنگ جعفری
شاعر
نویسنده
پیامبر