عالم
مفاخر تویسرکان (١١)آیت اللّه شیخ علی اصغر سنجری
مرحوم مغفور شیخ علی اصغر سنجری از نوادگان جهانگیر میرزا فرزند عباس میرزا نایب السلطنه بود که در محل شاهزادگان تویسرکان ( کوچه ی قلعه) به دنیا آمد. ایشان مقدمات را در مکاتب آن زمان و نزد فرهیختگان فامیل که اهل فضل و سواد بودند و بزرگان شهر آموخت.
مرحوم شیخ علی اصغر که قبل از معمم شدن پرویز (پیروز) نام داشت فرزند سنجر میرزا، جهانگیر میرزا، عباس میرزا فرزند فتحعلی شاه بود.
بعد از آموختن مقدمات در زادگاه به مدت هفت سال در نجف اشرف از محضر بزرگان فقه و اصول آموخت و اجازه ی اجتهاد گرفت.ایشان شاگرد دوازده تن از بزرگان حوزه ی نجف بودند مانند حضرات آیات :سید محمد فیروز آبادی، حاج آقا حسین طباطبایی، سید ابوالحسن اصفهانی، حاج شیخ عبدالکریم حائری و آیت الله بروجردی.از سال ١٣١٣ در تویسرکان رحل اقامت افکند و به تربیت شاگردان پرداخت.ایشان از اعلام تفسیری و فقهی قرن چهاردهم هجری می باشند، کتاب تفسیر ایشان «بیان الآیات الناسخه» و کتاب فقهی ایشان «النتیجة الغرویه» در اصول و فروع دین است.
آیت الله سنجری در اصول شاگرد آخوند خراسانی و در فقه شاگرد سید محمد کاظم طباطبایی بودند.
متاسفانه کتاب های ایشان چاپ نشده و به صورت نسخه خطی یا چاپ سربی می باشد.
برای تحصیل سطوح عالی به حوزه ی نجف اشرف مهاجرت کرد و از آیات عظام فقه و اصول آموخت و بعد از اجتهاد به زادگاه برگشت.شیخ علی اصغر مدیریت مدرسه ی شیخ علیخان تویسرکان را به عهده گرفت و با تدریس سطوح عالی شاگردان مبرزی چون شیخ غلامحسین شمس اللهی، شیخ خیرالله سلیم زاده و شیخ ولی الله فوزی و سایر فضلای شهر را تربیت کرد.شیخ قامتی بلند و نورانی داشت و بسیار خوش رو و خوش خو بود و با مردم و به ویژه سادات با کمال احترام برخورد می کرد.لباس هایی فاخر و مرتب می پوشید و آداب دان بود.
سال ها در مسجد باغوار امام جماعت بود و مشکلات دینی و اجتماعی مردم را برطرف می کرد.
سرانجام این عالم بزرگوار بعد از عمری تلاش در ارشاد و هدایت خلق و نشر آیات و معارف آل بیت در روز چهارشنبه ٢٣جمادی الاول ١٣۶٧ق (١٣٢۶ش)در سن ٨٧سالگی بدرود حیات گفت و در جوار امامزاده زید آرام گرفت.
مردم جنازه اش را با دسته های سینه زنی در زمستانی سخت همراهی کردند و به خاک سپردند.
نقل شده که شهریه ی طلبه ها را به آقای حاج امین نوری (نوه ی دختری) می دهد و از او می خواهد که فوری بعد از دادن شهریه ها برگردد، در بازگشت با جسد بی جان شیخ روبرو می شود. یک هفته قبل از فوت دستور می دهد قبرش را بکنند و بعد از مشاهده تغییراتی در قبر می دهد. روز فوتش برف بسیار سنگینی باریده بود که مردم با زحمت راهی باز می کنند و تا روستای امامزاده زید ایشان را مشایعت می کنند.
حاج ابوالقاسم نوری شاگرد و دامادش ماده تاریخ فوتش را چنین سرود :
شیخ علی اصغر چو بنمودی صعود
در کنار خوان غفار ودود
خامه ی مصلح به تاریخش سرود
منخسف شد آن مه افلاک جود
مرحوم سنجری طبع شعری روان داشته و در رثای شهیدان کربلا سروده است :
باشد چو عشق، درس دبستان کربلا
در سر فتادم، عشق گلستان کربلا
از هر طرف مبارز میدان همی شدند
شه زادگان سید و سلطان کربلا
یک یک برای خاطر محبوب بی زوال
جان ها نثار گشت به میدان کربلا
در راه دوست جمله ی سرها بداده اند
ای جان فدای شاه و شهیدان کربلا...
ای کاش سنجری به همان روز زنده بود
تا جان دهد به راه سلیمان کربلا
منابع
شوریدگان ج1، صحبت الله مرادی
پیامبران در ایران، ولی الله فوزی
افاضات شفاهی آقای علی اصغر نیکو
طبقات مفسران شیعه، ص٨٨۴
تراجم الرجال ، ج٢، ص٢١٧
30 فروردین , 1404
30 فروردین , 1404
30 فروردین , 1404
30 فروردین , 1404
30 فروردین , 1404
شاعر
صاحب فرهنگ جعفری
شاعر
نویسنده
پیامبر