انجمن مفاخر فرهنگی شهرستان تویسرکان

حاج صحبت الله مرادی

pictures/1745050038_4_3t1m.jpg

حاج صحبت الله مرادی

ادیب و پژوهشگر تویسرکانی

 مفاخر تویسرکان (٣٢)حاج صحبت الله مرادی، ادیب و پژوهشگر تویسرکانی
صحبت الله در سال ١٣٠٩ش در محله ی زرهان در خانواده ی  که از بنایی رزق می خوردند، متولد شد.
در شش سالگی و بعد از آن به مکتب ملاباجی، شیخ یوسف شریفی و شیخ محمد حسین شمس اللهی رفته و از  «هوالفتاح العلیم» شروع می کند تا به  «عم جزء» می رسد. بعد از بازشدن مدرسه هدایت، از او امتحان می گیرند و در کلاس سوم پذیرفته می شود.
تا کلاس پنمم می خواند و به دلیل آغاز جنگ جهانی، درس و مشق را رها کرده و در کنار پدر بنایی می کند. در سال ١٣٢۶ شاگرد داروخانه می شود و به تشویق مرحوم میرزا محمد  عبدی صاحب داروخانه سال ششم را امتحان می دهد و تصدیق ششم را دریافت می کند.
وارد دبیرستان شاهپور (شریعتی) شده و سیکل اول را با نمرات بالا و رتبه ی شاگرد اولی سپری می کند.
در مهرماه ١٣٣٠ به دانشسرای مقدماتی می رود و بعد از دوسال تحصیل به شغل عزیز معلمی می پردازد، بعد از ده سال معلمی وارد دانشسرای عالی شده و دوره ی تربیت مدیر و راهنمای تعلیماتی را می گذراند.
به دلیل عشق به فرهنگ و ادبیا ت فارسی دوباره در سال ١٣۵١ دانشمو می شود و رشته ی مورد علاقه اش ادبیات را بر می گزیند و با نوشتن مقاله در مجلات و روزنامه های محلی کرمانشاه و اراک پژوهشگری را آغاز می کند. بعد از سه سال لیسانس گرفته و به عنوان دبیر ادبیات فارسی دبیرستان های کرمانشاه به پرورش شاگردان و دوستداران ادب فارسی همت می گمارد. 
مرحوم مرادی با تأسیس و شرکت در انجمن های ادبی هم طبع آزمایی می کند و هم به نقد و نظر اشعار شاعران کرمانشاهی می پردازد.
شرکت در همایش های علمی و شب های شعر در جای جای ایران، او را به جامعه ی ادبی معرفی می کند.
چند سالی هم در مراکز تربیت معلم و آموزش عالی از جمله دانشگاه آزاد اسلامی تویسرکان شور و عشق ادبیات را در دل های جوانان زنده می کرد.
عشق مرادی به زادبوم و زنده کردن نام و یاد بزرگان و سخن سرایان اشتیاقی وصف ناشدنی در او ایجاد کرده بود که قابل وصف نیست.
این پیرمرد سفید موی که با شور جوانی از این شهر به آن شهر، از این کوی و برزن به آن کوی و برزن، از این مغازه و منزل به آن منزل به دنبال گمشده اش می گشت، شاید در بادی امر برای بیننده کار بیهوده ای انجام می داد، مگر تویسرکان چه دارد که ثبت و ضبط شود؟ بزرگان، پهلولنان، سینه زنان و هیأت داران، مکتب داران و علما، شاعران و هنرمندان شهر کوچکی چون تویسرکان مگر محلی از اعراب دارند؟ گویش تویسرکانی و آثار تاریخی اش جای ذکر نیست؟ آن هم با کدام پول و بودجه؟
مرادی همه ی این زحمات را بر دوش نهاد و خون دل ها خورد تا فرهنگ عامه، شوريدگان ١ و ٢ را فراهم آورد، مجموعه هایی که از منابع مهم فرهنگ تویسرکان است و اگر پایمردی های آن بزرگمرد و دانشی مرد نبود، غبار گذر زمان آن ها را به فراموشی می سپرد.
تا توانست چاپ کرد و برخی از آثارش هم به چاپ نرسید و اجل امانش نداد.
آن پژوهشگر بی ادعا در رمضان ١٣٨۵ روی در نقاب خاک کشید.
و باید از قول تاریخ بیهقی، گفت : و مرد باید نبشتن گیرد تا بداند که پهنای کار چیست.