پژوهشگر محمود صلواتي تويسركاني
آشنايي مسلمانان با قرآن كريم از صدر اسلام تاكنون موجب شده است كه آن ها براي فهم قرآن و استفاده از اين كتاب آسماني در زمينه هاي مختلف تلاش هايي انجام دهند. قرائت و تجويد، تبيين صرف و نحو، بلاغت، معجزه هاي علمي و كاوش در زمينه مسائل فقهي، اخلاقي، فلسفي ، تاريخي و كلامي قرآن نمونه هاي اين تلاش ها مي باشند
تفسير و تأويل قرآن براي رسيدن به فهم دقيق تر و استنباط احكام و قوانين قرآن از ديگر كوشش هايي است كه توجه مسلمانان را به خود جلب كرده است.
در زبان فارسي از ابتداي گسترش زبان فارسي دري تفسيرهايي توسط علماي ديني بر قرآن نوشته شد كه تفسير پاك، تفسير طبري و تفسير نسفي از نمونه هاي آن ها مي باشد
يكي از دوره هاي رونق تفسير در بين شيعه قرن پانزدهم هجري قمري است كه تفسيرهاي مهمي مانند الميزان ، نمونه ، تسنيم، مخزن العرفان و ... به رشته تحرير درآمده است.
مخزن العرفان از معدود تفاسيري است كه توسط مجتهده بانو نصرت امين براي مخاطبان خاص (بانوان) به نگارش در آمد و هدف آن ضمن تفسير آيات از نظر فقهي، كلامي و فلسفي و ... توجه به نيازهاي روز جامعه و مخاطبان بوده است. با صرف نظر از جنبه هاي ديگر اين تفسير آن چه مورد نظر اين مقاله است سبك نثر اين تفسير است كه مي تواند نگرش خاص، گزينش هاي زباني ، طرز فكر و ديدگاه هاي نظري بانوي ايراني را نشان دهدو ما را با زبان بلاغي و آبشخورهاي فكري صاحب اين تفسير آشنا سازد
متن
براي تعريف سبك نثر و نظم ، تعاريف متعددي از شاعران و نويسندگان و پژوهشگران ادبي در دست است كه هركدام حاصل تلاش و تجارب آنان است ،يكي از اين تعريف ها كه به نظر مي رسد ظاهراً جامع و مانع تر باشد عبارت است از : سبك حاصل نگرش خاص، گزينش لغات و تركيبات و عدول از هنجارهاي عادي زبان است.1
نگرش هاي خاص هنرمند و نويسنده به جهان درون و بيرون ، بهره مندي از واژه ها و تركيبات خاص و هنجارگريزي از مشخصات بارز سبك هر نويسنده است كه حاصل آگاهي ها، دانسته ها و تجربيات شخصي او مي باشد. آن چه كه بايد به اين تعريف درسبك مفسر اضافه كرد تقوي و امانتداري در حفظ حدود و ثغور كلام باري تعالي است كه مي توان از آن به تقوي كلامي يا ادب نفس ياد كرد و همين امر مرز بين تفسير قرآن و تفسير به رأي است
از ديدگاه هاي گوناگون، نثر فارسي را به انواعي تقسيم كرده اند: «سخن شناسان ايراني نثرهاي ما را به دو دسته مرسل و مصنوع تقسيم ساخته اند » (صفا،1363: 24) .
نثر مرسل (ساده) و در مقابل آن نثر مصنوع (فني) هر كدام داراي ويژگي هاي خاص خود مي باشند . البته برخي نثر ديگري به نام (نثر موزون) را هم به اين دو اضافه مي كنند :«مراد از نثر موزون نوعي از نثر آهنگ دار است كه در آن كلام گوينده به بندهاي كوتاه چندهجايي متساوي تقسيم مي گردد.(همان: 31)
نثر فارسي را از لحاظ محتوا هم به انواعي مانند داستان هاي ملي و پهلواني، قصص و حكايات، آثار صوفيان، مسائل ديني ، تاريخ و جغرافيا و .. تقسيم بندي كرده اند، براي اين كه مفهوم نوع ادبي و موضوع حفظ شود برخي موضوعات نثر فارسي را به حماسي، حماسي –غنايي، اخلاقي ، تاريخي، علمي، عرفاني و مذهبي تقسيم بندي كرده اند.
تفسيرها در اين تقسيم بندي غالباً در نثر مرسل و موزون از نظر كلي و از نظر موضوعي در نثر مذهبي يا مسائل ديني جاي مي گيرند
تفسيرها از نظرگاه مذهبي به تفاسير اهل سنت (اعم از شعب مختلف آن) و تفاسير شيعه (فرق مختلف) تقسيم مي شوند و از نظر زباني تفاسير شيعه و سني يا به زبان عربي نگارش يافته و به فارسي ترجمه شده است يا ازابتدا مفسر زبان فارسي را براي نگارش تفسير خود انتخاب كرده است.
در بررسي سير تطور تفاسير شيعه و تفاسير فارسي زبان مي توان تفاسيري را يافت كه غالباً زبان و سبك آن ها نثر مرسل (ساده) است مانند نفسير طبري (جامع البيان في تفسير القرآن) كه توسط محمد بن جرير طبري (م310 هجري) نگاشته و به دست علماي ماوراء النهر و خراسان به فارسي ترجمه شد، تفسير پاك كه ظاهراً متعلق به اواخر قرن چهارم است و تفسير قرآن (تفسير كمبريج) كه اين هم متعلق به قرن چهارم مي باشد.4
از تفسيرهايي كه نثر موزون دارند بايد از كشف الاسرار و عده الابرار ميبدي مربوط به قرن ششم هجري نام برد كه شرحي است بر تفسير موزون خواجه عبداله انصاري. كشف الاسرار در سه نوبت ترجمه ، تفسير به زبان عامه و تفسير عرفاني مي پردازد. از ديگر تفسيرهاي موزون، تفسير نسفي (امام ابواحفص نجم الدين عمربن نسفي) است كه آن هم مربوط به قرن ششم مي باشد.5
روش هاي تفسيري مفسران شيعه و سني و مفسران فارسي زبان و عربي زبان با يكديگر متفاوت است و گاه با يكديگر اختلافات فاحش دارند. روش هاي كلي تفسيري را مي توان به شكل هاي زير دسته بندي كرد:
يك- استفاده مفسر از منقولات رسيده از معصومان(ع) ، صحابيان و تابعين
دو- تكيه ي مفسر بر عقل، استدلال هاي عملي و گاه دريافت هاي حسي .
سه- بررسي آيات از نظرگاه بلاغت و با تكيه بر ادبيات.
چهار- توجه مفسر به مسائل كلامي و فلسفي
پنج- توجه مفسران به مسائل عرفاني و اشارات معنوي با تأكيدبر مسائل اخلاقي
شش- تلاش براي شناخت آيات هستي شناسي و تفسير علمي قرآن و ...6
اين تفسير اثر خانم نصرت امين معروف به بانوي ايراني (م1360 ه .ش) مي باشد كه شامل همه ي سوره هاي قرآن است و در 15 جلد دردو نوبت در اصفهان و تهران به چاپ رسيده است.
اين تفسير مقدمه اي دارد كه شامل پاره اي از فضائل قرآن مجيد ، تفاوت تفسير و تفسير به رأي، امر تدبر در قرآن و فضيلت خواندن قرآن است.
آن چه از مخزن العرفان بانوي اصفهاني بر مي آيد ، كوشش ايشان بر مسائل اخلاقي و عرفاني است و شاهد اين مدعا،استدلال به كلام عرفا و فلاسفه مانند ملاصدرا مي باشد و از استنتاج هاي اعتقادي و تربيتي هم غافل نيست.
شيوه تفسير بانوي اصفهاني چنين است كه : «در آغاز، ترجمه دسته اي از آيات را در ذيل آيات آورده، آن گاه وارد تفسير مي شود و با بياني ساده و قابل فهم پيام قرآن را تشريح ميكند، البته گاه به كلمات ملاصدرا و برخي از فلاسفه و عرفا اشاره مي كند و مباني عقلي و شبهات كلامي را در ضمن تفسير آيات مطرح مي كند و ...» (ايازي ، 1379:164)
الف- كاربرد لغات عربي
صاحب تفسير مخزن الفرقان در نگارش اين تفسير و در همه ي جملات خويش از لغات مستعمل عربي در فارسي بهره ي فراوان برده است و مي توان گفت نثر ايشان نثر سرهي فارسي نيست اما زبان ايشان در تفسير زباني ساده و آسان است
البته از بين سه نوع كلمه درزبان عربي ايشان بيشتر از اسم ها و مصدرهاي عربي استفاده نموده اند مانند: حق ، طريق ، منتهي ، قرب ، ائمه ، صادر ، قدم ، سعادت، استعانت (1 :56)[1]
قاصر، احدي، عقيد ، جلال ، علو، فضيلت، سخن، جود، اولاد (1:246)
قاهر، مستولي، تحت، قاهريت، غلبه، اخذ، صفات، نفعي، عايد(5 :17)
تذكر، رحمت، اماره، نفس، نظر، خطاب، عاريت، تابع، وعده، (10: 324)
تفريق، جماعت، قلوب، كفار، متفرق، متشتت، اعمال، افعال (15 :158)
كاربرد لغات آشناي عربي در زبان فارسي در اين تفسير نشان دهنده ي تربيت مفسر در حوزه فارسي ديني و حشر و نشر باكلمات عربي درتعليم و تعلم است و بيانگر آن است كه مفسر تلاشي براي سره نويسي نداشته و كوشيده است به تفهيم مفاهيم بيشتر اهميت بدهد.
ب) استفاده از حروف و افعال، زبان فارسي براي پيوند كلمات عربي:
اين است كه در روايات دارد كه رحمت خداوند همان فضل و احسان اوست(1: 35)
آن دانشمند بزرگ در تفسير خود مقاله اي راجع به تقوي دارد كه خلاصه آن را ترجمه مي نمايم.( 1: 84)
يعني به مقتضاي حكمت خداوندي لازم و واجب است كه در هر موقع و وقتي راهنمايان و سفرايي از طرف خود تأسيس نمايد. (15: 164)
پ)جملات تفسير مخزن العرفان غالباًكوتاه است (بين سه تا پنج كلمه) اما جملات بلند و طولاني هم در آن ديده مي شود:
دو صفت و دو اسمند مأخوذ از رحمت واحد خداوندي، رحمن صيغه مبالغه است دلالت دارد بر كثرت رحمت و رحيم صفت مشبه است ، دلالت دارد بر ثبات و بقاء رحمت دائمي حق تعالي و رحمت به معني لغوي آن رقت قلبي است (1: 35)
و به قول ديگر مقصود از بيت و اهل او كساني مي باشند كه در آن جا مكان دارند. و از آن جا بيرون نشدند و درب خانه شان از مسجد سد نگرديد .(10: 223)
ت)حذف كلمه به ويژه حذف فعل در اين تفسير خيلي كم ديده مي شود و غالب فعل هاي حذفي ربطي هستند.:
اشاره به رحمت رحماني اوست كه تمام موجودات را فرا گرفته و رحمت رحيمي او كه مخصوص نيكان و اهل تقوي و اهل ايمان است(1: 64)
در ظلمت پوست شكم ، صورت به اين لطيفي انگاشته (5: 180)
ث) در جمله بندي تحت تأثير زبان عربي گاه فعل در آخر نيامده است:
و ديگران را به نيكويي امر كن در گفتار و افعال(5: 334)
كه عقلا متحيرند در حقيقت ذات خداونديش يا مأخوذ از اله به فتح همزه و لام است به معني معبود به حق (1:34)
ج) تكرار كلمه، تركيب و جمله در اين تفسير فراوان ديده مي شود و همين امر لحن تفسير را موزون كرده است:
اقرار و اعتراف به توحيد ذات و صفات الهي است ، الحمد لله ، اقرار و اعتراف به اين است كه حمد و ستايش مخصوص به ذات احديت است، رب العالمين ، اقرار و اعتراف به توحيد افعال است كه خداوند به ذات مقدس خود مربي و پرورش دهنده تمامي عوالم موجودات است ، عالم امر، عالم خلق، عالم ملك، عالم جن، عالم حيوان، عالم انسان (1: 64)
حق جل و علا در آفرينش يگانه و يكتا است در دفع سختي ها و نيز يگانه و يكتا است(5: 17)
مومنين جماعتي از آن ها را كشتند و جماعتي را اسير نمودند (10: 218)
چ)نثر تفسير مخزن العرفان مسجع است و قرينه هاي سجع متوازي ، متوازن و مطرف در همه ي مجلدهاي آن ديده مي شود:
مقصود از كفر در چنين مواردي معني لغوي كفر است يعني پوشانيدن نعمت هاي الهي است نه معني عرفي آن (1: 219)
يعني حمد و ثناي جميل مخصوص به آن كسي است كه در جامع تمامي صفات كمال و منزه و مبرا از تمام نقائض امكاني است و او آن كسي است كه به قدرت كامله خود آسمان ها و زمين را از عدم به وجود آورده و در آن تاريكي و روشنايي قرار داده (5 :4)
و در صحراي ارم بناي بسيار مجللي به پا نمود كه ستون هاي آن از طلا و نقره و قصرهاي آن از زبرجد و در آن اصناف اشجار و نهرهاي بسيار قرار داد (15: 131)
از راه نفس اماره به انسان وارد مي گردد و دنيا را در نظر وي مي آرايد و زينت مي دهد تا اين كه او را مثل خود از رحمت الهي بي نصيب گرداند و شما ملتفت باشيد و فريب شيطان را نخوريد و همان طوري كه او دشمن شما است شما نيز با او دشمني كنيد (10: 235)
ح) لحن اين تفسير خطابي است و دليل آن ايراد تفسير از سوي خانم امين براي خواهران جلسات تفسير مي باشد.
افعال خطابي در تفسير زياد به كار رفته است : مخالف نفس اماره نمايد. با او دشمني كنيد اگر اميدواريد . از آن حضرت پيروي كنيد .
خ) لغات دشوار عربي و فارسي در تفسير يافت نمي شود و همين امر تفسير را روان و آسان كرده است علت اين امر هم تخاطبي بودن تفسير است. اگرچه گاه لغاتي مانند مظفريت ، ايذاء، مأذون، قرع، و ...) ديده مي شود
د)در ابتداي تفسير هر سوره ، مفسر آيات را ترجمه مي كند و بعد توضيح مي دهد، در قسمت ترجمه غالباً ترجمه ها تحت اللفظي است.
مثلاً در ترجمه آيه 38 سوره سياء: و آن كساني كوشش مي كنند در تضييع آيات ما به قصد عاجز گردانيدن ، آنان در عذاب حاضر شوندگان خواهند بود.
آيه 2 سوره روم : روميان در نزديك ترين زمين ها مغلوب گرديدند.
آيات 1 تا 5 سوره فجر : قسم به طلوع فجر ، قسم به شب هاي ده گانه، قسم به جفت و قسم به فرد، قسم به شب وقتي تبديل به روز گردد. آيا در اين چيزهايي كه به آن قسم ياد شد نزد خردمندان مانعي هست.
ذ) حذف حمزه در اين تفسير فراوان ديده مي شود به ويژه او است= اوست
تفسيرمخزن العرفان نه خالي از آرايه هاي ادبي و نكات بلاغي است و نه اراده اي بر استفاده از نكات بلاغي دارد، به نظر مي رسد تلاش مفسر گرانقدر بر جنبه ي تربيتي و اخلاقي تفسير بوده است و از اين جهت كلام خطابي ايشان چه هنگام تفسير براي مخاطب و چه زماني كه ترجمه و توضيح آيات را براي چاپ و نشر آماده مي كرده است. به استفاده از آرايه هاي ادبي معطوف نبوده است بنابراين اگر نكات بلاغي و آرايش در كلام ايشان ديده مي شود، طبيعت زبان و نحوه ي جمله بندي طبيعي ايشان بوده است. قبل از اين نمونه هايي از سجع گفته شد و اينك نمونه هايي از موازنه و ترصيع بيان مي شود:
بعضي مي گويند چون ملائكه طبقات و مراتبي دارند، بعضي جسماني و بعضي روحاني ، بعضي ملائكه علوي و بعضي سفلي ، كه از ملائكه علوي تعبير به عقول و نفوس مجرده مي نمايند و از ملائكه سفلي تعبير به طبايع و قواي منطبعه مي كنند(1: 111). بدانيد كه خدا دوست شما و ياور شما است و خوب دوست و ياوري است براي شما (5: 387)
اي پيامبر گرامي تو پيش ازآن كه رسالت خود را به مردم ابلاغ گرداني، و بعضي آيات كه بر تو فرود آمده بر آنان بخواني ، كتابي نديده و نخوانده بودي و به دست خود هم خطي ننوشته بودي كه يادداشت تو باشد.(10: 51)
خداي خود را بشناسي و به آن وحدتي كه لايق مقام قدس او است، او را ستايش نمايي، نخستين بايستي مراتب و اقسام وحدات را در نظر گيري و در آن دقت نمايي و به طريق برهان بفهمي .... (15: 346)
دو- انواع آرايه هاي ديگر مانند جناس ، تضاد و طباق ، تناسب، ترادف ، تكرار، تقسيم، جمع، تلميح، تلميع و ... در اين تفسير ديده مي شود.
حضرتش در پاسخ وحدت را چهار قسم معرفي مي نمايد: وحدت جنسي ، وحدت نوعي، وحدت عددي، وحدت حقه حقيقي و از بين وحدات ، وحدت حقه حقيقه را اختصاص به وجود حقاني مي دهد. (15 :346)
و آن چه بر شما مثل تورات و انجيل و زبور و باقي كتاب هاي آسماني نازل گرديده متفقين و خداي ما و شما يكي است . (10: 50)
كنايه از استيلا و سلطنت او است بر تمام عوالم ملك و ملكوت و قيام موجودات بسته به تدبير امر اوست به طوري كه كوچك و بزرگي در عالم ممكنات از قلم تدبيرش خارج نيست (5: 222)
مفسران براي ترجمه و توضيح آيات غالباً به آيات ديگر قرآن ، احاديث و روايات رسيده از معصومين(ع)، صحابه و اصحاب رسول (ص) و ائمه هدي استناد كرده و در كنار نقل آيات و روايات به تاريخ و كتاب هاي تاريخي هم براي شرح برخي آيات اشاره مي كند و گاه به استناد هاي علمي هم مي پردازند و در توضيح و شرح برخي آيات به اصول فلسفه، كلام، فقه و اصول هم متوجه مي شوند با وجود استفاده همه مفسران از اين علوم بايد توجه داشت كه مشرب فكري و تفسيري هر مفسري با ديگري فرق دارد. يابه قول صحيح تر برخي تفسيرها رنگ فلسفي، عرفاني، اخلاقي، علمي، تاريخي و ... دارند
آن چه از نظر فكري در تفسير مخزن العرفان بسامد بالايي دارد توجه بانو مجتهده امين به مسائل عرفاني ، اخلاقي و تربيتي است ، ايشان ضمن بازگو كردن آيات ، احادث ، تاريخ و ... در جاي جاي تفسير خويش به نظر فلاسفه و حكما به ويژه صدرالمتألهين استناد مي كند. در پايان توضيح آيات نتايج اخلاقي و تربيتي مي گيرد به عنوان مثال در تفسير سوره بقره به بيان صدرالمتألهين و گفتار بوعلي سينا در حروف تهجي اشاره كرده و در همين سوره هنگام توضيح آيات نماز، گفتار غرالي را مي آورد.
از نكات فكري ديگر تفسير مخزن العرفان بيان سوال و شبهه و پاسخ دادن به اين سوالات و شبهات است . مثلاً در تفسير سوره ي عنكبوت بانو امين در قالب اعتراض ، سوال مي كند چرا فيلسوفان و رهبانان به مقام مشاهده و مكاشفه نرسيده اند و خود ايشان با عنوان «پاسخ» راه مجاهدت و مكاشفه و شرايط آن را توضيح مي دهد.
بانو مجتهده امين در لابلاي مخزن العرفان از اشعار شعراي بزرگ فارسي زبان به ويژه شاعران اهل حكمت، عرفان و اخلاق مثال هايي آورده است، شاعراني مانند سعدي، مولوي و ... مثلاً در تفسير سوره تكاثر به ابياتي از مولانا اشاره مي كند:
گفت پيغمبر صباحي زيد را كيف اصبحت اي رفيق با صفا
اختصار در كلام و بيان لب مطالب از ديگر ويژگي هاي فكري تفسير مخزن العرفان است و همين امر موجب توفيق نويسنده در به پايان رساندن تفسير جامع خويش بوده است.
در يك بررسي اجمالي تفسير مخزن العرفان بانو مجتهده نصرت امين مي توان ويژگي هاي سبكي اين تفسير را در سه بخش ويژگي هاي زباني، ادبي و فكري گرد آورد و به اختصار اين ويژگي ها را در چند نكته بيان كرد:
منابع و مآخذ:
[1] - شماره هاي داخل پرانتز ، شماره، جلد و صفحه است.
5
23 فروردین , 1404
23 فروردین , 1404
25 فروردین , 1404
25 فروردین , 1404
30 فروردین , 1404
30 فروردین , 1404
شاعر
صاحب فرهنگ جعفری
شاعر
نویسنده
پیامبر