انجمن مفاخر فرهنگی شهرستان تویسرکان

مطالب

غم غربت و امام غريبان

غم غربت و امام غريبان

مقاله:

 

پژوهشگر:

محمود صلواتي تويسركاني

تقديم و تشكر

اين مقاله ي ناچيز تقديم مي شود به ارواح طيبه ي انبياء و اوليا و شهداي راه حق و فضيلت به ويژه سه غريب اهل بيت عصمت و طهارت:امام حسين(ع)غريب دشت نينوا،امام رضا(ع) غريب ارض طوس و فاطمه ي معصومه غريب ديار قم.

تشكر و سپاسگزاري از همه ي عزيزاني كه با برپايي جشنواره هاي جهاني ثامن الحجج،رنج و محنت بر خود نهاده و پرچم معرفت رضوي را برافراشته اند به ويژه عزيزان فعال در اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان كرمانشاه و همه ي اساتيد و داوران و پژوهشگران فرهنگ رضوي.

آرزوي ما توفيق آنان است.

 

 

چكيده

غم غربت و امام غريبان

پژوهش حاضر كوشيده است ضمن تعريف غم،غربت و غم غربت در زبان فارسي،با بررسي غم غربت در مسير زندگي غريب الغرباء امام رضا(ع) از مدينه تا طوس شعر شاعراني را كه به اين مضمون پرداخته اند واكاوي كرده  و توضيح دهد.

واژگان كليدي:

غم غربت،امام رضا(ع)،شعر فارسي

 

مقدمه

غم يكي از حالت هاي رواني است كه گاه بر وجود انسان عارض مي شود و انسان را دچار ناراحتي و افسردگي مي كند.عوامل و انگيزه هاي ايجاد غم متفاوت است .يكي از اين انگيزه ها دوري از وطن است،اين وطن گاه مادي است يعني دوري از شهر و ديار ،خان و مان ،ياران و دوستان و گاه غربت روحاني است يعني دوري از وطن حقيقي(عالم ملكوت)،جايي كه انسان در آنجا مقيم بوده و اكنون از آن دور افتاده است.پس پيلش ياد هندوستان مي كند و در دوري از آن نيستان ناله و فغان سر مي دهد.

غم غربت يكي از موتيف هاي اصلي شعر فارسي است كه به شكل هاي گوناگون در اشعار شاعران عارف و شاعران غريب آمده است.

امام رضا(ع) در زادگاه اجدادش مدينه زندگي مي كرد اما با به قدرت رسيدن مأمون ظاهراً آن ستمگر براي ولايتعهدي و در حقيقت براي اعمال فشار و زير نظر گرفتن آن حضرت،ايشان را به طوس دعوت كرد. سفري كه با گريه و زاري از تربت پيامبر اكرم(ص) آغاز شد و با شهادت مظلومانه در طوس با شيون و نوحه به پايان رسيد.اين مظلوميت و غربت باعث شد كه امام(ع) را امام غريب و غريب الغربا بنامند،غربت امام و شهادت غريبانه اش در طوس به عنوان جلوه اي از مظلوميت آن حضرت در شعر عربي و فارسي نمود يافته است و شاعران بسياري اين مضمون را سروده اند.ما در اين وجيزه به فراخور حوصله ي مقاله نمونه هايي از اين غربت را آورده ايم.

غم غريبي و غربت چو بر نمي تابم                    
به شهر خويش روم و شهريار خود باشم(حافظ)  

1-غم

واژه اي است عربي با تشديد ميم، در فارسي بدون تشديد به كار مي رود. در تعريف غم گفته اند :«غم(m)Gam،1-اندوه،حزن،ج غمان،غم ها،غموم»(معين،1370،ج2436:2).

غم در زبان فارسي تركيبات فراواني دارد كه در لغت نامه ها بيش از 40مورد آمده است مانند: غم افزا،غم ديده،غم پرور،غمگسار و...(1)

2-غم در لغت عرب و قرآن كريم

الطريحي مي گويد:«الغمه:الستر،من غمه يغمه:ستره و الغمه بالغم ايضاً:الكربه والغم به معني واحد كالكربه و الكرب و منه قيل للحزن غم لانه يعطي السرور و الحلم و الغمام:السحاب البيض سمي بذلك لانه يغم السماء اي يسترها»(الطريحي،81:1367).پس غم در لغت به معني پوشش و پوشاننده استعمال شده است و از آنجا كه شادي را مي پوشاند،غم ناميده شده است.

قريشي ضمن نقل آيه ي 40سوره طه و آيه ي 75 سوره بقره،غم را در قرآن مجيد چنين توصيف كرده است:«غم:پوشاندن،غمه غماً:حزن و اندوه را از آن غم گويند كه سرور و حلم را مي پوشاند و مستور مي كند»(قريشي،121:1352).

غم در قرآن كريم 6بار با لفظ غم و ظاهراً 30بار با الفاظ «الاسي» ،«الحزن»،«الكرب»و«البث»به كار رفته است(2)مانند آيات(آل عمران:153،انبياء:88،اعراف:93،يوسف:86،بقره:277و انعام:64). غم در احاديث و روايات هم آمده است.

3-غم در روان شناسي

در روان شناسي غم را يك حالت و وضع عاطفي مي دانند:«غم(Grief)يك حالت و وضع عاطفي است كه در نتيجه از دست دادن يك شيء مهم پيدا مي شود.»(شعاري نژاد،183:1364).

4-غم در شعر فارسي

شاعر از احساسات و عواطف به عنوان ابزاري براي بازگو كردن جهان ذهني خويش به ديگران استفاده مي كند ،اگر شاد شود اثرش رنگ و بويي از شادي دارد و اگر غمگين شود در چكامه اي سوزناك يا غزلي اندوهناك ديگران را به خوان غم صلا مي زند.

غم هايي ممكن است شاعر را فرا گيرد مانند:جور و ستم آسمان و انسان،حسد حاسدان،حبس و بند معاندان،آلوده شدن پاكي ها،هجران دوست،غم مرگ،غم معاد،غم معاش،غم پيري،غم من و ...

5-غربت

غربت عبارت است از:«1-دور شدن از شهر وديار،غريب گشتن2-دوري از وطن3-جاي دور از خانمان،آنجا كه وطن شخص نباشد.»(معين،1370،ج2398:2)

غربت از ماده ي غرب است:«دور شد و رفت به يك سو،پنهان گرديد،غايب شد» (سياح،110:1366)

پس غم غربت ،يعني غم دوري از وطن،غم پنهان شدن و غم دوري از خانمان.

حافظ در غزلي با مطلع:

چرا نه در پي عزم و ديار خود باشم
چرا نه خاك سر كوي يار خود باشم

مي گويد:

غم غريبي و غربت چو بر نمي تابم                          
به شهر خود روم و شهريار خود باشم

ز محرمان سراپرده ي وصال شـوم                           
ز بندگان خداوند گار خود باشــم..(ديوان حافظ:457)

كه هم به غربت مادي توجه دارد و هم به غربت روحاني.

غم غربت در شعر فارسي به دو صورت نمايان است:

الف:غربت مادي به معناي دوري از شهر و ديار ،وطن و خانمان

ب:غربت روحاني به معني دوري از وطن حقيقي(عالم ملكوت)

غربت مادي كه موضوع اصلي اين مقاله است به شرح خواهد آمد اما در مورد غربت روحاني بايد به اشعاري كه چاشني عرفان دارند مراجعه كرد، شعراي عارف و صوفي مسلك از وصال دم زده اند،وصالي كه آنان را به قرب محبوب مي رساند و مرغ جانشان را در آشيان حقيقي جاي مي دهد.اين هجران و آرزوي وصال نشان مي دهد كه مرغ جان در اين جهان ماده و محسوس زنداني است،دچارغربت است ، آرزوي نيستان هستي را دارد و روزگار وصل را باز مي جويد:

بشنو اين ني چون حكايت مي كند                                   
 از جدايي ها شكايت مي كند

از نيستان تا مــــــــــــرا ببريده اند                                    
از نفيرم مرد و زن ناليده اند...(دفتر اول مثنوي)

از آنجا كه روح با جسم سنخيت ندارد اظهار دلتنگي مي كند:«به هر حال اسارت و غربت روح قدسي در اين عالم از آنجا ناشي است كه روح به عالم امر تعلق دارد و در عالم خلق كه دنياي بعد و مساحت و عالم ماده و اندازه است بيگانه محسوب است و تعلقي هم كه به جسم و عالم حس دارد جز نوعي اسارت و تبعيد نيست»(زرين كوب،861:1368).

سجادي در فرهنگ اصطلاحات عرفاني اقوال برخي از عرفا را در مورد غم غربت روحاني ذكر كرده است وي به نقل از عبدالرزاق كاشاني مي گويد:انبياء و اولياء در ميان مردم غريبه بودند زيرا مردم آنان را در نمي يافتند و غربت را از نظر كاشاني سه گونه مي داند:

الف-غربت از وطن كه در اين حالت مرگ غريب شهادت است.

ب-غربت حال:يعني غربت صالحاني كه ميان قومي فاسد و شرور گرفتار شده اند،زيرا طالب حق غريب است كه «لا يعرفهم الا الله»

ج-غربت همت:يعني غربت عارف،زيرا عارف به سبب تجلي شهودي و رفع حجاب به مقامـي  مي رسد كه خلق او را در نمي يابند،همت او به كاري و مقامي متوجه است كه مردم حال او را درك نمي كنند و از اين رو غريب است،او غريب است و معلوم او نيز غريب است...» (سجادي،625:1370)

هر چند ساحت مقدس امام معصوم امام رضا(ع) فراتر از برداشت هاي انسان هاي عارف و عالم و عامي است،اما مي توان هر سه نوع غربت گفته شده را در زندگي آن امام همام يافت،از شهر خويش دور بود،دور از زادگاه و خان و مان،در بين قومي شرور و حيله گر گرفتار شده بود و به لحاظ مقام معنوي ديگران از فيض وجود آن حضرت محروم بودند.پس امام (ع) سلطان غربا و غريب الغربا بود.

اگر چه شاعران مسلمان و شيعه چه عرب و چه ايراني نتوانستند اين علو مقام و غربت چند جانبه را آن چنان كه شايسته ي حضرت بود بسرايند اما در اشعارشان اشاراتي به اين موضوع دارند.البته امام رضا(ع)خود اولين كسي است كه به حمايت از غريب توصيه مي كند:

« اكرم غريب الدار و اعمل علي                                    
راحته مادام في غربته

غريب دور از وطن  را گرامي بدار و مادامي كه در غربت است وسايل راحتي او را فراهم كن.»(محمدزاده،576:1388)

دعبل خزايي در محضر امام رضا(ع) مشغول انشاد قصيده ي«مدارس آيات» بود،هنگامي كه به اين بيت رسيد«و قبر به بغداد لنفس زكيه...»

امام(ع)فرمود:

«و قبر به طوس يالهامن مصيبته                         
الحت علي الاحشاء بالزفرات

الي الحشر حتي يبعث الله قائمــا                           
يفرج عنّا الغـــــمّ و الكربــــات

مويه كن بر قبر غريبي كه در طوس است واي از اين مصيبت كه تا صبح حشر دل ها را در آتش اندوه مي گدازد تا آن كه خداوند، قائم(عج) را برانگيزد و او بار سنگين دردها را از دوش ما بردارد و رنج هاي بيكران ما را شفا بخشد.»(همان)

از شاعران اهل بيت دعبل خزاعي(شهادت 246ق) در ابياتي به غربت امام رضا(ع) اشاره كرده است، ايشان در قصيده اي با مطلع:

«هوالنفس الا ان آل محمد                     
لهم دون نفسي في الفؤاد كمين

مي گويد:

الا ايها القبر الغريب محلّه                 
به طوس عليك السّاريات هتون

اي قبري كه در طوس غريبي،سيل اشك براي تو جاري است»(شريف قريشي،595:1382).

ودر مرثيه ي امام رضا(ع):

«يا حســـــــره تتردد                      
و عبره ليس تنفـد

علي علي بن موســي                      
بن جعفر بن محمد

قضي غريباً به طوسي                     
مثل الحسام المجرد

اي افسوس كه اشك دائماً به پايان نمي رسد من بر علي بن موسي بن جعفر بن محمد كه در طوس غريبانه مانند شمشير برهنه مُرد مي گريم»(همان:597)

و

«سقي الغريب المبتني قبره                  
به ارض طوس مسبل الورق

باران حزن بر قبر غريبي باريد كه در طوس بنا شده است »(همان:599)

6-بازتاب غم غربت در شعر شاعران قرن نهم به بعد

بابافغاني

بابافغاني از شعراي نيمه دوم قرن نهم است كه 9 قصيده در مدح و رثاي امام رضا(ع) دارد در يكي از اين قصايد كه 32 بيت است مي گويد:

بعد از نبي كه آينه ي حي دايم است                              
عالم به ذات بي بدل شاه قايـــم است

نور دوازده مه تابان كز ان يكــــــي                              
شمع سراي پرده ي موسي كاظم است

كهف امم غريب خراسان ابوالحسن                            
كز فرق تا قدم همه لطف و مكارم است(ديوان بابافغاني:98)

ملا محسن فيض كاشاني:

فيض درابياتي در مدح پيامبر اكرم به غربت امام رضا اشاره مي كند

احمد مصطفي جعلت فداك                         
اي رسول خدا جعلت فداك...

اي امام شهيد در غربـــــــت                        
اي علي رضـــــا جعلت فداك(ديوان فيض كاشاني:348)

حزين لاهيجي

حزين در قصيده اي با مطلع :

قول و عمل،زشت و نكو گر چه قضا كرد

اما نتوان گفت چرا گفت و چرا كرد

مي گويد:

يا شاه غريبان مددي كن كه توانم                      
يك سجده ي شكرانه به كوي تو ادا كرد(ديوان حزين لاهيجي:164)

الهي قمشه اي

حكيم متأله مرحوم مهدي الهي قمشه اي در قصيده ي خراسانيه با مطلع

من بنده ام شهشنشه ايمان را                          
سلطان دين شهيد خراسان را

امام رضا(ع) را شهسوار ملك غريبستان مي داند:

اي شهسوار ملك غريبستان                      
بنگر به چشم لطف غريبان را(ديوان الهي قمشه اي)

ملك الشعراي بهار

ملك الشعرا در ديوانش تعدادي مدايح و مراثي درباره ي امام رضا(ع) دارد كه يكي از آنها بعد از به توپ بستن گنبد حرم توسط قواي روس در سال 1330 قمري است.ملك الشعرا با شدت ناراحتي، در اين باره عزاداري مي كند و به اقتضاي انوري قصيده اي در اين باره مي سرايد:

بوي خون اي باد از توس سوي يثرب بـر
با نبي برگو از تربت خونين پسـر

عرضه كن بر وي كز حالت فرزند غريب 
وان مصيبت ها آيا بودت هيچ خبر(ديوان ملك الشعراي بهار:223)

در بين شعراي متأخر ، به ويژه پس از انقلاب اسلامي شاعران زيادي در مدح و منقبت و مرثيه ي امام غريب در قوالب گوناگون و در سبك كهن و نيمايي اشعار فراواني سروده اند.كه برخي از آنها منتشر شده و برخي در جشنواره ها و كنگره هاي بزرگداشت ثامن الحجج و خواهر گرامي اش حضرت فاطمه ي معصومه قرائت شده اين اشعار يا در سايت ها موجود است يا به صورت كتاب و جزوه منتشر شده است دسترسي به همه ي اينها اگر محال نباشد دشوار است بنابراين تلاش شده است از اين گونه اشعار، آناني كه در دسترس بوده و مضمون غم غربت در آنها يافت شده ، به اختصار ذكــر شود:

محمد حسين ابوترابي فرد

وقتي قدم گذاشت بر نيشابــور                         
فيروزه اي به حلقه ي ايران داد

صيدش شدند خلق پراكنــده                         
يك دشت امنيت به غزالان داد

با انكه خود غريب غريبان بود                        
يك باره عزتي به غريبــــان داد(سايت بزرگداشت حضرت امام رضا(ع))

محمد ابراهيم لكزيان

چگونه نام بلندت غريب خواهد بود                                           
غريب كه نه صميمي است آسمان با ماه(همان)

اما رضا(ع) در يازدهم ذي القعده متولد شد و حضرت معصومه در اول اين ماه،اين تقارن دست مايه ي برخي شعرا شده است و سروده اند

 

محمد موحديان

خبر ز غربت خورشيد طوس داد سپهر                               
هلال اول ذي القعده را چو رويت كرد

به پيشباز قدوم رضــــــــاي آل رسول                              
خجسته خواهر او جلوه با ولايت كــرد(رسول زاده،45:1380)

و در ابيات ديگري غربت حضرت فاطمه ي معصومه را هم يادآور مي شود:

به پور فاطمه هفتم امام در غربت                       
دوباره فاطمه اي را كه حق عنايت كرد

غريب تا كه نبيند امام عصرش را                      
به غربت از پي ديدار قصد غربت كرد(همان)

اكبر عابدي

اي امام هشتم اي غربت نصيب                     
داغ خواهر برده  از جانت شكيب

اي رضا اي خسرو دور از وطـن                     
تسليت گويــــــم شما را درمحن(همان:59)

مصطفي قاضي نظام

سوي خراسان شتافتي كه ببينـــي                        
چهر ولي خــدا و نيّـــــر اكبر

ليك ميان تو با خديو دو عالـــــم                        
لشكر مأمون كشيد سد سكندر

مظهر حق را شهيد كرد به غربت                         
تا كه نبيني  دگر تو روي برادر(حقگو،51:1384)

 

شهاب شوشتري

اين شاعر در ابياتي غربت برادر و خواهر را يادآور مي شود:

السلام اي كشته در غربت به صد كربت قرين                                                   
خاصه در هجر برادر مبتلا اي فاطمـــه

تو به شهر قم اسير خصم و او در شهر طوس 
;شته شد از جور مأمون دغا اي فاطمه(رسول زاده،19:1380)

و

سيد محمد رستگار:

همچو رضا برادر والا تبار خويش          
باشد غريب و دور ز بابا و مادر است(همان:57)

در پايان كلام حسن مطلع اين مقاله ابيات دلنشين شادروان قيصر امين پور است:

قيصر امين پور

چشمه هاي خروشان تو را مي شناسند                              
موج هاي پريشان تو را مــــــي شناسند

پرسش تشنگي را  تو آبـــي ،جوابــي                              
ريگ هاي بيابان تو را مــــي شناسنــــد

نام تو رخصت رويش است و طراوت                            
 زين سبب برگ و باران تو را مي شناسند

هم تو گل هاي اين باغ را مي شناسي                             
هم تمام شهيدان تو را مــــي شناسنـــــد

از نشابور بر موجــي از لا گذشتـــي                              
اي كه امواج طوفان تو را مي شناسنــــد

بوي توحيد مشروط بر بودن توســــت                             
اي كه آيات قرآن تو را مي شناسند

گر چه روي از همه خلق پوشيده داري                           
آي،پيداي پنهان تو را مي شناسنــــد

اينك اي خوب فصل غريبي سر آمــد                           
چون تمام غريبان تو را مي شناسنـــد

كاش من هم عبور تو را ديده بــــودم                            
كوچه هاي خراسان تو را مي شناسند(به نقل از محمدزاده،722:1388)

 

 

نتيجه گيري

  1. در شعر فارسي دري اشعاري ديده مي شود كه بر دو نوع غم غربت مادي و روحاني اشاره دارد.
  2. امام رضا(ع) به دليل دوري از وطن،قرار گرفتن در بين انسان هايي هواپرست و دنيا طلب و مردمي كه نمي توانستند از فيض وجودش به طور كامل استفاده كنند غريب به معناي واقعي كلمه است.
  3. شعراي شيعه ي عرب و ايراني و برخي از شعراي اهل سنت در مناقب ، مدايح و مراثي خويش به غربت امام رضا(ع) اشاره كردهاند.اين اشارات در شعراي قرن نهم به بعد بيشتر است.گستردگي اين مضمون در شعر شعراي بعد از انقلاب اسلامي در ايران آشكارتر ديده مي شود.

 

 

پي نوشت

  1. دكتر معين در ذيل واژه ي غم تركيبات و مشتقات گوناگون غم را آورده است.
  2. ر.ك.فرهنگ موضوعي قرآن مجيد،كامران فاني و بهاءالدين خرمشاهي ص282

 

رهنگ اصطلاحات عرفاني،تهران،طهوري.

12-سياح،احمد،1366،فرهنگ جامع،تهران،انتشارات اسلام.

13-شريف قرشي،محمدباقر،پژوهشي دقيق در زندگي علي بن موسي الرضا،مترجم سيد محمد صالحي،تهران،دارالكتب الاسلاميه،1382(2مجلد).

14-شعاري نژاد،علي اكبر،1364،فرهنگ علوم رفتاري،تهران،اميركبير.

15-فاني،كامران.خرمشاهي،بهاءالدين،1364،فرهنگ موضوعي قرآن مجيد، تهران، فرهنگ معاصر.

16-فيض كاشاني،ملامحسن،ديوان،به تصحيح مصطفي فيض كاشاني،تهران،اسوه،1362.

17-قريشي،سيد علي اكبر،1352،قاموس قرآن،تهران،دارالكتب الاسلاميه.

18-محمدزاده،مرضيه،1388،امام علي بن موسي الرضا،تهران،دليل ما.

19-معين،محمد،1370،فرهنگ فارسي،تهران،اميركبير(6مجلد)

20-سايت كنگره بزرگداشت امام رضا

www imam reza pomes.com

 

 

4