آثار فرهنگی تویسرکان
«رمضان در تویسرکان ٧»
از شب نوزدهم مساجد سیاه پوش می شد.
متولیان مسجد که اوج جمعیت را در سه شب عزیز (١٩و٢١و٢٣)پیش بینی می کردند بر فعالیتها، آمادگی ها و تدارکات می افزودند.
بحث سخنران به سیره و خصائص حضرت معطوف بود. سخنرانی مفصل تر و مداحان و نوحه خوانان هم به ذکر مصیبت می پرداختند.
واعظ به آخر سخنرانی که می رسید، دل ها را آماده کرده بود، چراغ ها را خاموش می کردند، مراسم احیاء آغاز می شد، به دنبال نام هر معصومی، شمه ای از حالات آن بزرگوار گفته می شد.
غالباً جلسات تویسرکان تا ساعت ١٢ ادامه داشت . البته برخی مساجد می ماندند و دعای جوشن کبیر را هم می خواندند.
شب بیست و یکم مساجد اوج جمعیت را تجربه می کردند، چون فردا (٢١) تعطیل بود و به باور مردم کاسبی حرام ، همه کوشش می کردند به مسجد بیایند، دعا، نماز، ذکر توسل و العفوی بگویند، توبه ای کنند و سبک بشوند. شب قدر را تویسرکانی های قدیم همین شب می دانستند، بنابر این در شب بیست و یکم. سنگ تمام می گذاشتند.
در شب و روز بیست و یکم برای هزینه ی مسجد و غیر مستقیم مبلغ پول جمع می کردند. معتمدی بلند می شد، مقدمه ای در اکرام و احترام مسجد و نیازهایش یادآوری می کرد، اگر مسجد کار اساسی تعمیر یا تجهیز داشت، تاکید بیشتر بود. چراغ اول را خودش روشن می کرد و در حقیقت مظنه ی کار را می گذاشت، که کسی کمتر ندهد، یکی یکی نام افراد و مبلغ اهدایی گفته می شد و نقد و نسیه هم مشخص می شد و اگر به حد نصاب مورد نظر نمی رسید، فعالیت ها در بیرون از مساجد هم ادامه پیدا می کرد.
افزون بر کمک های نقدی، نذر و نیاز و کمک های کالایی هم رواج داشت، کسی آجر ، تیرآهن، سیمان، فرش و... کمک می کرد، برخی چند روز کارگری و بنایی را متقبل می شدند و...
با این که کاسبی رسمی حرام بود اما بازارهای روز شازاناصر (امامزاده ناصر) و شازید (امامزاده زید) پر رونق بود، تمام جنس های ریز و درشت را در آن دو محل بساط می کردند.
قدیم ترها که اتومبیل نبود، روزه داران حال نمی کردند به شازاناصر بروند، بنابراین جمعیت شازید بیشتر بود، اما اکنون برعکس شده است.
این دو سفر زیارتی، سیاحتی شکل اقتصادی، اجتماعی هم پیدا می کرد، افراد، خانواده ها با هم آشنا می شدند که این آشنایی مقدمه ی ازدواج ها، اشتغال ها، مشارکت ها و... بود.
باوری هم بود که اگر هر مشکل داری، بتواند چند سنگ سیاه پولکی مانند را به سنگ های پایه ی امامزاده بچسباند گره از کارش باز می شود، مشتریان این کار هم دختران و پسران دم بخت بودند، اگر می چسباندند (در حالت خلاء و بدون مواد افزودنی) با شور و شوق و امید امامزاده را ترک می کردند.
صبح بیست و یکم دسته های سینه زنی از مسجد جولستان و پایین محله با حرکت دادن «سله» و قنبر خوانی آغاز می شد [قنبر خوانی ضبط و فیلمبرداری شده و ثبت آثار ملی گردیده] افرادی با لباس قنبر اشعاری را از مرحوم حاج ابوالقاسم نوری می خواندند و عزاداری می کردند (فیلم و توضیحات در انجمن مفاخر آمده است) و در قسمت بعدی توضیح داده خواهد شد.
6
30 فروردین , 1404
30 فروردین , 1404
30 فروردین , 1404
30 فروردین , 1404
30 فروردین , 1404
30 فروردین , 1404
30 فروردین , 1404
30 فروردین , 1404
شاعر
صاحب فرهنگ جعفری
شاعر
نویسنده
پیامبر