به نام حق وباسلام
(دل نوشته های سفر حج ١۴٠۴)
«١٩ _ حج و ظهور» ق اول
و مهدی (عج) می آید
کی؟
نمی دانم؟
اما می آید با لشکری از نور
نه در میقات گاه های مکه و مدینه که آلوده شده اند به انواع بدعت ها و کژی ها
نه با آن وضو ها و نماز های آن چنانی
نه با صوت های قرآن زیبای بی محتوا
او، از میقات گاه شهدای فخ می آید
آن جا که شیعیان جان بر کف امیر مؤمنان بپا خاستند
وآهنگ مکه کردند
برای اقامه ی قسط و عدل
و، به سنت رسول و فرزندان آبدست کردند و نماز بر پا داشتند
میقات گاه شهدای فخ
گرچه امروز بی نام و نشان، فراموش شده و بی خبرانه در گوشه ی مکه آرمیده است
گر چه گنبد و بارگاهشان را ویران کرده اند
بدن های پاره پاره ی یاران حسین، امروز زیر آوارهای دو ساختمان نیمه کاره، در دامنه ی تپه ای سنگی که قتلگاهشان بود، مدفونند و کسی دنبال عاشورای دوم و کربلای فخ نمی گردد.
اما، آنان منتظرند
منتظر منتقم
می گویند، امام منتظر از میقات گاه شهدای فخ «محرم» می شود
یا لباس رزم می پوشد
با یارانش
٣١٣ زاهد شب زنده دار و شیر جنگجوی روز
و انا «المهدی» می گوید
چون باد و سیل خروشان به سوی کعبه می تازد
به کعبه تکیه می کند و دوران «و نرید ان نمن علی الذین استضعفو...» (١) فرا می رسد.
و خواب ها، آشفته می شود
و حج، جان می گیرد
مگر حج کامل، ملاقات امام نیست؟
«تمام الحج لقاء الامام» (٢)
امام همان حج است و حج همان امام
مستکبران عالم با آخرین سلاح ها، دوربین ها، رادارها، هواپیماها و موشک ها، آماده باش می شوند.
پیمان های نظامی بسیج می شوند.
آن ها به خیال خامشان برای دستگیری و کشتن آخرین ذخیره ی الهی بپا می خیزند
اما
شاید، دوربین هایشان تار و سیاه می شود، برنامه ی نرم افزاری سلاح هایشان هک می شود
بمب ها و موشک هایشان خودزنی می کنند
و، خود،
مبهوت و حیران قدرت مهدی می شوند
هیبت ظهور و ابهت مهدی، توان حرکت را از آن ها می گیرد، می خواهند حرکتی کنند، اما، نمی توانند.
و، می آیند سپاه مهدی
از مقابل رکن یمانی، یمنی ها
از رکن عراقی، عراق عرب و عجم
از رکن شامی، فلسطینان و حامیان
و، از رکن حجر الاسود، سایرآزادگان و مستضعفان جهان
جوی ها، رود، و رودها سیلی می شوند
سیل مهدویت بنیان خانه های ظلم را ویران می کند
مستکبران ذلیل و مستضعفان عزیز می شوند
و، چه زیباست، حج ابراهیمی مهدوی
خورشید آن روز درخشان تر بر کعبه می تابد
خورشیدی از فرود و خورشیدی از فراز، که آن فرازی، بازتاب این فرودین است
و، چه باشکوه است
این لشکر، لشکر قسط و عدالت، لشکر امامت، لشکر نبوی، علوی، فاطمی و مهدوی
می آیند برای انقلاب، برای سرنگونی بت های مدرن
و، چه زیباست
این لشکر که مانند باران عدالت از کنار کعبه بر سرزمین های دیگر می بارد
می بارد بر صحراهای خشک و سوزان، بر کویرها، بر دل های کویری
می بارد بر آتش حرص ها، ستم ها، جورها، کبرها، «انا ربکم الاعلی» ها، جهان اولی ها، ناتو ها و سنتکام ها
و می سوزاند، ریشه ی ظلم امپریالیسم، صهیونیسم و ایسم های دیگر را
غایب صحرای عرفات ظاهر می شود
«هرگز وجود حاضر و غایب شنیده ای» (٣)
پرده بر می افتد
متشابهات قرآن به محکمات تفسیر می شوند
زیرا، مفسر واقعی قرآن آمده است
کاروانسالار حقیقی حج آمده است
خادم حقیقی و حقیقت آور حرمین شریفین آمده است
او از کعبه ندا در می دهد
یعنی حج، تفسیر مهدویت است
حج مقدمه ی ظهور است
حج ، تمرین انتظار است
حاجیان همراه حاجی شدن، باید مهدوی شوند
باید منتظر، منتظر باشند
ادامه دارد
92
24 تیر , 1404
25 تیر , 1404
28 تیر , 1404
28 تیر , 1404
30 تیر , 1404
01 مرداد , 1404
01 مرداد , 1404
26 مرداد , 1404
شاعر
صاحب فرهنگ جعفری
شاعر
نویسنده
پیامبر