انجمن مفاخر فرهنگی شهرستان تویسرکان

مطالب

دل نوشته های سفر حج ١۴٠۴-36

دل نوشته های سفر حج ١۴٠۴-36

به نام حق وباسلام

(دل نوشته های سفر حج ١۴٠۴)

 «١٧ _ بازگشت به مکه» ق سوم

هفت دور باید دور کعبه بچرخی و بگردی

هفت و چهل، تمام کننده و به کمال رساننده هستند.

و حالا 

طواف حج تمتع

همه، شانه به شانه ی هم، 

طواف، نماد توحید و یگانگی است.

دور یک خانه، در یک جهت، با یک شعار  با یک هدف به خاطر خدایی یگانه

الله اکبر، لا اله الا الله، محمد رسول الله

و، زمزمه می کنند :ربنا آتنا.... 

طواف با سرکش یعنی گشتن، اما می توان کشتن هم گفت، کشتن امیال و هوس های شیطانی و نفسانی

گشتن، جدا کردن ناخالصی ها را به دنبال دارد 

این جا سانتریفیوژ الهی است، 

جدا می کند 

آبگیری می کند، ناخالصی ها، حرام ها، اسراف ها و تبذیرها،همه، به شکل عرق از بدن جدا می شود و از روح و قلب 

یعنی این جا باید خالص شوی، فقط خدا 

ابراهیم خالص شد، پس بچرخ و بگرد تا خالص شوی 

خود را فدایی کن، خود را قربانی کن، خودت قربان باش 

هر تیر که در کیش است گر بر دل ربش آید

ما نیز یکی باشیم، از جمله ی قربان ها (١٠)

از حجر الاسود آغاز کن، دست خدا، بیعت با خدا 

دست ها را بالا ببر 

الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر 

و به حجرالاسود ختم کن 

به نماز بایست 

از جسم آبگیری شدی، حالا نوبت روح است 

با نام خدای رحمان رحیم 

حمد کن خدا را تا والضالین 

و دستور است 

در رکعت دوم با کافران تسویه یا تصفیه حساب کنی 

موضع بگیری، ایمان تازه کنی، به خدا پناه ببری 

مگر امروز هم کافر هست؟ مگر مشرکان مکه زنده اند؟ مگر یهودیان مکه... 

مگر جنگ احزاب باز هم وجود دارد؟ 

آری، کافران مدرن، زیر لوای ادیان و مذاهب و مذهب نماها 

نشسته بر کاخ های استعمارنو و استکبار،  با ایست ها و ایسم ها، مدرنیزم یا مدرنیسم، 

در همین نزدیکی 

کافران هم دین، هم وطن،هم کیش، همشهری، هم شکل، 

آنانی که در دل به تو می خندند و در رو  «قبولت باد» می گویند، اما در نهان:  «حج، مال عرب هاست، سنت ١۴٠٠ سال پیش است، با گشتن که کار درست نمی شود، حیف نیست پولت را این عرب ها بخورند، ما ایرانی هستیم، پندار و گفتار و کردار را درست کنیم، همه چیز درست می شود. 

 

امروزی باش، تو تحصیل کرده هستی، سنتی نباش، قرن انفجار اطلاعات است، دلت پاک باشد،...» 

و، تو 

باید 

امروز هم، سوره ی کافرون بخوانی و  «لا اعبد...» بگویی 

کافرون از کاخ سفید تا کاخ کنار کعبه

بدعت گزاران، در دین و آیین محمد (ص) 

در شعار دین، در شهر پیامبر و لباس پیامبر!!!

آنانی که  «اسلام ناب محمدی» را طاقت نمی آورند. 

مسلمان را خشونت طلب، شیعه را مجوس و مقاومت را تروریست می نامند. 

بخوان «قل یا ابهاالکافرون» 

از خود دور نشو، برگرد، به مکه برگشته ای

برو، برو به سوی صفا و مروه 

باید از کوه غرور، تکبر، خودخواهی. پول پرستی، شهوت و شهرت و مقام عبور کنی 

از صفا، صاف شوی و در مروه مر وت یابی 

چند دور 

باز هم هفت دور 

هفت، این عدد مقدس 

این جا هم رفتن است و رفتن، از صفا به مروه، از مروه به صفا، 

گذر است و گذشت 

هاجر ابتدا سراب دید، تو هم سراب های زندگی ات را ببین، 

برو، دنبال کن، هروله کن تا بدانی آنان سراب هستند 

و، تو، به دنبال آبی 

آب حیات یا آب حیوان 

آب زندگی، نه زنده گی، 

هاجر رسید، برو تا برسی 

هاجر زم زم یافت 

برو تا وجودت بجوشد، زم زم  چشمت جاری شود 

کوه دلت آب شود 

به صفا می رسی 

هفت دور 

هروله کن 

به سرزمین وجودت نگاه کن، کو صفایت، کو مروه ات؟ 

رسیده ای؟ 

نمی دانم 

مروه ات را مرور کرده ای؟ 

پس هروله کن، نه بدو، نه راه برو، نه افراط، نه تفزیط، نه سکون، نه شتاب، نه ایستایی، نه بی قراری. امت وسط  «و کذالک جعلناکم امة وسطا...» (١١)

سعی، نماد رفتن است، رفتن و رسیدن، نه ماندن و گندیدن..

ادامه دارد

 

21