به نام حق وباسلام

(دل نوشته های سفر حج ١۴٠۴)

 «١٣ _ سعی» ق سوم

زمزم از جنس  «کونی بردا و سلاما علی ابراهیم.» است.

زمزم از جنس شق القمر است،زمزم هم ناله ی ستون حنانه است در دل زمین.

استن حنانه از هجر رسول 

ضجه می زد همچو. ارباب عقول (۴) 

او در فراق محمد (ص) ، این در فراق اسماعیل.

زمزم ادامه ی  «فانفجرت منه اثنتا عشرة عین..» (۵) است. 

این ها فلسفه ی بعثت انبیاء و اولیاء است.

هاجر به آب رسید و اسماعیل را سیراب کرد.

اما داستان هاجرها. اسماعیل ها و تشنگی ها ادامه دارد...

در کربلا

دو باره هاجر و اسماعیل حسین (ع) تشنه و عطشان بودند.

ابراهیم کربلا. نه زن ، که برادرش را عازم سعی صفا و مروه ی عطش کرد. 

او مسافر کعبه بود،  اما چون هاجر در بیابان کربلا خیمه زد، چرا؟ 

 چون خدا می خواست. همانگونه که از ابراهیم خواست.

و. عباس، صفای جوانمردی را تا مروه ی ولایت پذیری طی کرد، خود را به شریعه ی  ی فرات (زمزم کربلا) رساند. 

مشکش را سوراخ کردند 

نا امید نشد 

دستش را قطع کردند، مشک را به دندان گرفت، عباس نماد فتوت و غیرت است. 

دور اول تا هفتم سعی را طی کرد اما در دور ناتمام هفتم سعی، عمود بر فرق مبارکش زدند. 

عباس بر زمین افتاد، چشمی پر از حسرت به مشک سوراخ، سوراخ و چشمی شرمگنانه به خیمه ها. 

اسماعیل رباب هنوز تشنه است، ظاهرا خداوند می خواهد حسین (ع) و ماجرایش در تاریخ خداخواهی بی مثال بماند. 

اما به ناگاه تیری از کمان خبیثی او را از خون گلو سیراب می کند. 

و، این است راز و رمز حسین (ع) 

اسماعیل، زمزم آفرین شد و علی اصغر، حزن آفرین. 

آیا محمد (ص) و فرزندانش باید همه ی بلا ها و امتحان های پیامبران گذشته را دو باره تکرار کنند؟ 

آیا «کل ارض کربلا و کل یوما عاشورا» ۷

آیا صحرای کربلا بوته ی همه ی 8 0آزمایش های  توحیدی است؟ 

آیا صحرای کربلا چکیده ی بلاها و ابتلاهای انسان است؟ 

آیا تربت کربلا پاره ی کامل کننده ی قبله و کعبه است؟ 

آیا کربلا همان کعبه است؟ 

آیا کعبه ی کربلا، همان حسین ( ع) است.

تا کعبه است حسین است و تا حسین هست، شور و عشق کربلا.

 «ان لقتل الحسین حرارته فی قلوب المؤمنین لا تبرد ابدا» (۶)

آیا....؟ آیا.....

پی نوشت های ١٣ _ سعی

١ _طه :١۴

٢ _ حافظ، دیوان، غزل ١٨٢

٣ _ تحریم :۶

۴ _ مولوی، مثنوی، دفتر اول

۵ _ بقره :۶٠

۶ _ مستدرک، ج ١٠. روایت از پیامبر اکرم (ص) است.