به نام حق وباسلام

(دل نوشته های سفر حج ١۴٠۴)

 «١٠ _ کعبه » ق دوم

در کنار کعبه به من می گوید، برای خدا شریک های زیادی تصور کرده ای

بیزاری بجو

مثلاً؟ 

دنیا و هوس هایش

فخرها و افتخارها

کبرها و استکبارها

من ها و ماها 

پس بگو :

لبیک، لا شریک لک لبیک 

بگو آمنوا ( با کسر میم) 

گفتن آمنوا (با فتحه میم) آسان است 

در طول تاریخ خیلی ها گفتند  اما 

به اسلام، قرآن و پیامبر خنجر زدند، سقیفه ساختند، خادمین حرمین شریفین شدند، مدافع خلق قهرمان، داعش شدند و... 

گفتم :آمنوا 

سبک شدم، راحت شدم، 

 «انالله و انا الیه راجعون» شدم 

من چقدر شادم 

و چقدر نورانی 

و چقدر نزدیکم 

به کعبه، به خدا، 

من خدایی شده ام 

آهسته در گوش خود می گویم که ریا نشود، عوامفریبی نشود، دکان و دستگاه نشود 

چقدر ایمان آوردن ساده است، اما ایمان داشتن دشوار!!!

آهسته می گویم، که جدال نشود، فخر فروشی نشود : «فلا رفث و لا فسوق ولا جدال فی الحج» (۴)

و فرمود : «ولا تصعرخدک للناس  و لا تمش فی الارض مرحا....» (۵)

و من چه شادم

کعبه در درون من است

و من کعبه ام

 «قلب المؤمن بیت الله» (۶)

با کعبه همتا شده ام

او چهار رکن دارد من هم

چهار ستون بدنم شهادت می دهند :

الله اکبر

الحمدلله

سبحان الله

لا اله الا الله

کعبه محل تابش انوار الهی است

و من هم

کعبه از خاک و گل است

و من هم

کعبه خانه ی رب جلیل است

و من هم

کعبه ساخته ی ابراهیم خلیل است

و من هم

من و کعبه هر دو روح الله ایم

روح کعبه ولایت است

من هم

 «و نفخت فیه من روحی» (٧)

پس همه کعبه ایم

حرمت ما و کعبه برابر یا افزون است

من کعبه را می فهمم، و با کعبه می چرخم، هر دو طواف می کنیم، هر دو به گرد یار «کل شئ بسبحون بحمده و لا تفقهون» (٨)

و من رسیده ام

 «الطرق الی الله بعدد انفسکم» (٩)

همه در گردش و صیرورت هستند

حتی کعبه

هستی ایستایی ندارد...

ادامه دارد

پی نوشت های  ١٠ _ کعبه

١ _ بحار الانوار، ج ٧، روایت از امام باقر (ع) است. 

٢ _مقرم، مقتل الحسین، ص ٣۶٧

٣ _ حدیث از پیامبر اکرم (ص) است و. در کتب اربعه ی شیعه و صحاح سته اهل سنت آمده است.

۴ _ بقره :١٩٧

۵ _ لقمان:١٨

۶ _ عزالی، احیاء علوم الدین، ج ٣، ص ١۶

٧ _ صاد :٧٢

٨ _ اسراء :۴۶

٩ _ از کلمات قصار عرفا است.