آثار فرهنگی تویسرکان
٢ _جایگاه های عرفا، صوفیه و دراویش
٢ _ ۴ محله ی خاکسارها
تویسرکان یک قرن پیش دارای چهار محله ی اصلی بود. (خواهد آمد)
یکی از این محلات، محله ی دستجرده است . دستجرده شامل پنج کوی یا محله ی فرعی می شد که قلعه ی شاهزادگان قاجاریه (قله شازدا)، باغوار ، ناصران، تو ک لی و محل خاکسارها (محل درویشا) نام داشتند.
خاکسارها طبق نقلی شفاهی (اثر مکتوب نداریم) در دوره ی شاه اسماعیل صفوی (یا شاه عباس) در اصفهان زندگی می کردند.
روز عید غدیری با لباس مخصوص و کشکول و تبرزین، یا حق و یا هو گویان در محلات اصفهان به راه می افتند و جمعیتی می یابند.
ظاهراً شاه از جمعیت آن ها می هراسد و تصمیم می گیرد آن ها را بپراکند.
دستور می دهد ان ها را به سرحدات غربی، شرقی و جنوبی به شکل تبعید کوچ دهند.
گروهی را به نهاوند ، ملایر (روستای طجر سامن) ، تویسرکان، کنگاور و کرمانشاه (خاکسارها، مداحی ها و باباگلی ها).
خانوارهایی را به گناباد خراسان (گنابادیه)
طایفه هایی را هم. به ماهان کرمان (نعمت اللهیه).
در تویسرکان حدود ۵٠خانوار در هفت طایفه (اسامی شان محفوظ است) در محل خاصی مستقر شدند. این محل از شرق به بانک مسکن، از شمال تا اوایل خیابان فردوسی، از جنوب تا حوالی شهرداری و از غرب تا مسجد ناصران را شامل می شد.
خاکسارها سر سپرده ی مولا علی (ع) بودند و کار اصلی آن ها مداحی، مولودی خوانی، مرثیه سرایی و چاووشی خوانی در عروسی ها، بازگشت زائران و برداشت محصول بود.
دسته زنجیرزنی آنان منحصر به فرد بود زدن زنجیر سه ضربه با نوحه ای تند و مقطع در شهر مخصوص خاکسارها بود.
برخی از آنان هم شغل و حرفه ی ثابتی داشتند و کاسبی می کردند.
خاکسارها لباس سفید بلندی دشداشه مانند می پوشیدند، بر روی آن کت یا جلیقه ای و عبایی نازک بر دوش می انداختند .
موها را بافته، آویزان می کردند و سربند وکلاهی بر روی آن می گذاشتند.
تبرزین و کشکول هنگام مداحی ابزار اولیه شان بود.
چون اینان مداح خاندان عصمت وطهارت (ع) بودند ، مردم به دیده ی احترام به آن ها می نگریستند و برایشان نذر ونیاز می کردند.
شازده ها بیشتر از بقیه به آن ها احترام می گذاشتند و خاکسارهادر مجالس سوگواری و عزاداری سید و سالار شهیدان، عروسی ها، برگشت از زیارت با نوای گرم خود برای آنان مجلس آرایی می کردند.
خاکسارها ، شازده ها و سادات نقیبی و نقبایی به دلیل مجاورت و هم محله ای بودن همزیستی و همکاری اجتماعی خوبی داشتند.
خاکسارها در شمال محله و سادات و شازده ها در جنوب در مسجد دستجرده جمع می شدندو نماز ها و عزاداری ها را با مشارکت یکدیگر برگزار می کردند.
مرحوم حجت الاسلام سید حسین و بعد از ایشان حاج سید محمد علی نقبایی امام جماعت آنان بودند.
بعد از احداث خیابان انقلاب و کوچک شدن محوطه ی مسجد بابا صفر مداحی خانه اش را حسینیه کرد و مرحوم حاج ابوالحسن جهانگیری (از شازده ها) و خانمش آسیه خانم منزل خود را (محل فعلی بانک سپه) به مکان برگزاری باشکوه شام غریبان تبدیل کرده و مرحوم سید ناصر حسینی در نقش امام. حسین از مردم اشکی می گرفتند.
با وجودی که این محله از نظر اقتصادی و اجتماعی فاصله ی طبقاتی بارزی داشت و افرادی مانند دباغی ها، نیک روش ها، قاضی ها، اخوان ها، امامی ها از نظر ثروت و سادات از نظر تقوا و پاکدامنی و خاکسارها از نظر وارستگی و بی تعلقی و شازده ها از نظر نسب و سرخوشی جمع ناهمگونی را تشکیل می دادند اما با صفا و صمیمیت در کنار هم زندگی می کردند..
آثار فرهنگی تویسرکان
دنباله ٢ _۴ محله خاکسارها
مرام و مشرب خاکسارها
دراویش خاکسار، برخی مداح و چاووشی خوان بودندو در شهر و روستا، در مجالسی که گفته شد، حضور داشتند.
تعداد زیادی از آن ها هم لباس نمی پوشیدند و به کارهای دیگری مانند: مغازه داری، دامپروری، کشاورزی، خیاطی، آرایشگری، کارگری و... اشتغال داشتند
خاکسارها تمام احکام و عبادت های شیعیان را داشتند و مانند بعضی فرقه ها، ترک احکام و سستی در عقاید نداشتند.
آداب و رسوم
خاکسارها در بزرگداشت مناسبت های دینی _ملی مانند بقیه مردم شهر کوشا بود و به ویژه در عزاداری سید و سالار شهیدان نقش پر رنگی داشتند.
چند رسم خاص هم داشتند که خودشان به تنهایی اجرا می کردند:
*آن ها در بین چله ی کوچک و چله ی بزرگ. در شب و روز خاصی در عید طایفه ها که از طرف اهل حق ها تشکیل می شد و نذر و نیاز و قربانی می کردند شرکت داشتند. این جشن که به نام جشن خروس کشان هم مشهور است، هر ساله از طرف
اهل حق برگزار می شود.
**خاکسارها گاه در مجالس ذکر و نذر و نیاز دراویش سایر فرقه ها در طجر، کنگاور و. کذمانشاه شرکت می کردند و از محضر دراویشی مانند مرشد میر طاهر و درویش محمد و درویش محسن (کنگاور) مدد می گرفتند یا گاهی آنان به تویسرکان آمده در میررضی یا کمربسته دورهمی ومجلس ذکر یا علی (ع) برگزار می کردند. درویش مستقر در کمر بسته هم از خاکساریه بود.
*دیگر مراسم خاکسارها چهارده بدر بود. همگی با تمام اعضای خانواده، مقدمات ناهار را در جوار آرامگاه میررضی فراهم می کردند و تا غروب با استفاده از طبیعت به ذکر و دعا می پرداختند و از این سالک الی الله «مدد» می گرفتندو آماده می شدند که سال جدید را به کار و تلاش بگذرانند و برای
پانزدهم که پایان تعطیلات و آغاز فعالیت (آزنه =خوشه چینی) بود، آماده شوند.
بعد از ظهر ١۴ فروردین به سمت «کاسه لوجینه» (یکی از ارتفاعات مشرف بر آرامگاه میررضی که به خاطر وجود توده ای از سنگ گرانیت که در اثر فرسایش به شکل کاسه و لوجین= لگن سفالی، در آمده و در بهار این حفره ها پر از آب است) می رفتند و به عنوان تبرک از این آب ها به سر و صورت می زدند، به نشانه ی ادامه ی حیات و زندگی.
**خاکسارها به چشمه ی «سوری» (کمی بالاتر از پل قاضی) و درختان اطرافش باور عمیقی داشتند، چشمه و آب چشمه را مقدس می داشتند و برای رفع بیماری از آن استفاده می کردند. درخت تاک و عناب هایی در آن جا وجود داشت که مانند درخت چنار باغوار به آن ها هم دخیل می بستند.
چشمه ی سوری و درختان و رودخانه ای که از کنار آن می گذشت و نسیم خنک سوری دل انگیز و با صفا بود.
قهوه خانه ای داشت که اهل دل و حال آن جا جمع می شدند و گاه نقالان و مرشدان هم معرکه می گرفتند واز شاهنامه و سایر کتاب های داستانی و حماسی نقل می گفتند.
روز جمعه چشمه ی سوری اقامتگاه تفریحی خاکسارها بود.
هر طایفه وخانواده ای در زیر درختی ساکن می شدند، بزرگان به نقل و تعریف و جوانان مشغول بازی های محلی (قژقژ، سلار سواری، کفش کفش و..) در این محل بعضی وقت ها خواستگاری و انتخاب عروس (دختر بونی =دیدن دختران دم بخت) هم انجام می شد.
***بزرگان دراویش خاکسار و ریش سفیدان :
_کربلایی آیت الله خاکسار
_بابا ابول(قنبر مولا) (ابوالقاسم) گلشائیان
_بابا همراه
_بابا محمد
_مهرعلی خاکسار (صاحب کرامت) _علی خاکسار
_بابا علیداد
_و...
**گویش خاکسارها
خاکساران در بین مردم. گویش شهر را داشتند اما بعضی وقت ها برای نهفتن سر یا رد و بدل کردن حرف های محرمانه از گویشی استفاده می کردند که پایه اش برخی از واژگان عربی بود.
این نوع گویش من درآوردی بوده یا ریشه ی زبان شناسی داشته است محل پژوهش و مطالعه است..
البته تا جایی که ما کاویده ایم بیشتر کاربرد واژه است تا کلام و بعید است دستور جمله ای داشته باشد. با صرف نظر از فعل هایی که خود یک جمله اند. مثل توریدن =زدن و...
***واژه ها
وولک=پسر
ابوک=پدر
ابوک کبیر=پدر بزرگ
کلوپا =ثروتمند
شعیر=جو
دنو=زن
داغه=مرد
دوخلاجه =دختره
شد=قند
پر=چای
تولاسه =لباس
حجری =حاجی
ماهی =آب
ماهی دان =حمام
موثه =مرده
کلوم =خانه
آزک =پسربچه
دخلار=دختر بچه
گرزه =درویش
عنب=انگور
مشاق=روغن
گناو=دزد
بتورم =بزنم
نان=خبز
البته خودشان به این گویش زبان گرزه ای می گفتند. هرگاه برخی از واژه ها برای مخاطب قابل فهم بود، برای انحراف ذهن پیشوند یا پسوندی از خودشان به کلمه اصافه می کردند تا دیریاب گردد.
چنانکه گفته شد با احداث خیابان حافظ این محله از بین رفت و اهالی در گوشه و کنار شهر پراکنده شدند.
خاکسارها از نظر اخلاق، صمیمیت و مردم داری انسان های باصفایی بودند. امروز هم فرزندان آنان با تحصیلات بالای دانشگاهی و تخصص های مختلف در سراسر ایران در خدمت مردم هستند.
30 فروردین , 1404
30 فروردین , 1404
30 فروردین , 1404
30 فروردین , 1404
30 فروردین , 1404
شاعر
مورخ و نویسنده
شاعر
نویسنده و پژوهشگر
عالم
آثار طبیعی
شنیداری
مقبره
مقبره
مقبره
مقبره
مقبره
مقبره
مقبره
مقبره
مقبره
مقبره
مقبره
مقبره
جایگاه های عرفا، صوفیه و دراویش
جایگاه های عرفا، صوفیه و دراویش
جایگاه های عرفا، صوفیه و دراویش
جایگاه های عرفا، صوفیه و دراویش
مکان های معروف اطراف شهر
مکان های معروف اطراف شهر
مکان های معروف اطراف شهر
مکان های معروف اطراف شهر
محله های معروف تویسرکان
محله های معروف تویسرکان
محله های معروف تویسرکان
محله های معروف تویسرکان
محله های معروف تویسرکان
محله های معروف تویسرکان
باغ ها و باغچه های معروف شهر تویسرکان
استراحت گاه ها و غذاخوری ها
استراحت گاه ها و غذاخوری ها
استراحت گاه ها و غذاخوری ها
استراحت گاه ها و غذاخوری ها
کوه های مهم و مرتفع تویسرکان
رودخانه ها و رودهای مهم
چشمه ها، قنات ها، چاه ها، استخرها
کوه های مهم و مرتفع تویسرکان
قلعه ها و قلعه نام ها
بازار سنتی تویسرکان و قیصریه
حمام ها
مساجد و حسینیه ها
مساجد و حسینیه ها
مساجد و حسینیه ها
مساجد و حسینیه ها
مساجد و حسینیه ها
مساجد و حسینیه ها
مساجد و حسینیه ها
امامزاده ها، مکان های مقدس و مقدس واره ها
مساجد و حسینیه ها
مساجد و حسینیه ها
آثار قدیمی
آثار طبیعی
آثار طبیعی
آثار طبیعی
میزان های تویسرکان
راه
آثار طبیعی
سوغاتی و تحفه
تفریحات و تفرج گاه ها
صنایع و حرف
صنایع و حرف
صنایع و حرف
صنایع و حرف
صنایع و حرف
صنایع و حرف
صنایع و حرف
صنایع و حرف
صنایع و حرف
صنایع و حرف
صنایع و حرف
صنایع و حرف
صنایع و حرف
صنایع و حرف
صنایع و حرف
صنایع و حرف
صنایع و حرف
صنایع و حرف
صنایع و حرف
صنایع و حرف
صنایع و حرف
صنایع و حرف
صنایع و حرف
صنایع و حرف
صنایع و حرف
صنایع و حرف
صنایع و حرف
صنایع و حرف
صنایع و حرف
صنایع و حرف
کارخانه ها و کارگاه ها
کارخانه ها و کارگاه ها
کارخانه ها و کارگاه ها
کارخانه ها و کارگاه ها
کارخانه ها و کارگاه ها
کارخانه ها و کارگاه ها
آثار طبیعی
آثار طبیعی
استراحت گاه ها و غذاخوری ها
گاراژها
مساجد و حسینیه ها
آثار قدیمی
ورزش
ورزش
خانواده
آثار قدیمی
امامزاده ها، مکان های مقدس و مقدس واره ها
اشخاص
اشخاص